زائــر بــارانـی

زائــر بــارانـی

اشکـــــ شوری به دلـــش آمد و بی تابـــــ افتاد...
دهـــن چشم از ایـــن صحـــن و سرا آبـــــ افتاد...



۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سفـر عشـق» ثبت شده است

آن کیست کـز راه کـرم با چـون منی یـاری کند؟!

چهارشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۴، ۰۱:۳۹ ب.ظ

یـا حبیـب الباکین


سالهـا بود منتظـر بودم ... هرکس که راهی سفـر عشـق می شد، چشمـانم بـارانی و دلـم راهی بود... 

دو سال پیش همین روزها بود، روزهـای شهـادت مـادر سادات(س)، دوستـان دانشگاهی راهی کربلا بودند و من راهی مدینه... نمیدانم چرا... دلـم با کربلایی ها بود... مدینه که بودم فقط مـادر سادات و خانم ام البنین را قسم دادم که زیارت ارباب را قسمتم کنند... روز وداع مدینه هم لحظه ای که از هتل بدرقه مان کردند، مداح از کربلا گفت و بارانِ بی امـانِ چشمـانم پهنای صورتم را خیس کرده بود و ... 


ایهـاالرئوف! نمیدانم پنجره فولاد شما براتِ کربـلایِ منِ روسیـاه را داد و یا نـازدانه سه ساله اربـاب گره کربـلا نرفتنم را گشـود، شـاید هم حضرت مـادر در این روزهـا مرا به صحن و سـرای پسرش خوانده... فقط میدانم باز هم به رسم «عـادَتُکُم الإحسـان و سَجیّتُکُـم الکَــرَم» بر من منت نهاده شده است...



پ.ن: رسیدنمان دست خودشان است اما به ظاهر عازم کربلای ارباب هستیم...

از تمام دوستان طلب حلالیت می کنم. ان شاءالله نایب الزیاره خواهم بود...

دعا کنید سفر با معرفتی داشته باشم.



بِـڪـَـ الدَخیـل ایهـا الرئـوفـــــ