زائــر بــارانـی

زائــر بــارانـی

اشکـــــ شوری به دلـــش آمد و بی تابـــــ افتاد...
دهـــن چشم از ایـــن صحـــن و سرا آبـــــ افتاد...



۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دلتنگی» ثبت شده است

صحـرای دل بهـانه بـــاران گرفتـه اسـت...

دوشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۴، ۰۱:۲۰ ق.ظ

جمعـه 1394/1/21، جمعه ای که با شیرینی ها و دلتنگی هایش گذشت...

سومین جلسه کانون با دقایقی تاخیر حدود ساعت 6 بعد از ظهر شروع شد. این بار در خوابگاه جلسه داشتیم. بعد از قرائت قرآن کریم و تبریک ولادت حضرت زهرا(س) نوبت به مطرح کردن مباحث جلسه رسید. مطالبی رو از چند روز قبل درنظر گرفته بودم اما با سخنرانی روز پنج شنبه حضرت آقا تصمیم گرفتم گزیده هایی از اون سخنرانی برای بچه ها بخونم و با هم مباحثه کنیم. خدا رو شکر بچه ها بی اطلاع نبودند و بیش از آن چه انتظار داشتم در بحث شرکت کردند...